اولین سلمونی
سلام زندگی مامان تو هم دیگه مرد شدی میری،ارایشگاه از چندروز قبلش،دایی مسعود گفت من سامیار جونو ببرم ارایشگاه موهاشو کوتاه کنم تا اینکه روزشنبه به دایی گفتم واست نوبت گرفت واسه یکشنبه تاریخ 12 خرداد ومن و میکاییل جون ودایی شمارو بردیم ارایشگاه البته من داخل نیومدم تو ماشین منتظر شما نشستم ودایی و میکاییل رفتین وموهاتو مدل سونی،کوتاه کردی،البته خیلی گریه کرده بودی ومیکاییل جون از،شما فیلم گرفته بود موقعی که دایی،شمارو اورد من از خنده غش کرده بودم چون قیافه ت خیلی عوض،شده بود وهمه خوششون اومد
حتمن واست عکسارو میزارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی